آسمان
آسمان ،تشنه ابر است ،خدایا نظری
تاکه خورشید ،کمی گرم کند ،تن دریا را
آسمان ،تشنه ابر است ،خدایا نظری
تاکه خورشید ،کمی گرم کند ،تن دریا را
وقتی که راه خانه ام تاریک است
ترانه ی در گلوی منی
بخوانمت لو میروم
نخوانمت سکوت میکشد مرا
آزرده، چوآن طفل ِ یتیمم
هرجاکه رسیدحرف پدر بود
بهانه ها برای زیستن زیادتتد
یکی همین تو
که همیشه میخواهی فردا بیایی