حسین ع
خواهم ،که به سختی به سختی بمیرم وبمیرم
وقتی که اشک ریزحسینم، عملم چون یزید است
خواهم ،که به سختی به سختی بمیرم وبمیرم
وقتی که اشک ریزحسینم، عملم چون یزید است
هر صبح که ریزد به دامن شب
عمرمن است ،وخنده ی تو
خاطر خوش را حزین کردن چه سود
همچو درد بر زخم لغزیدن چه سود
بر زبان خیس من هرگز نچسبد غیبتی
با هزاران تهمتی برچشم درویشم زدنند
تلخ است ،که عمری، زدست داده باشی
آنوقت ،ببینی، همانی که بودی ،بوده باشی