دلم
دلم که می گیرد
به معنی اسم تو فکر میکنم
پرنده ی که نیست
دلم که می گیرد
به معنی اسم تو فکر میکنم
پرنده ی که نیست
نگاه میکند به من
مثل آن پرنده ی مهاجری
به لانه اش به روی درخت سرو
که فصل کوچ او رسیده است
و باد بال رفتن اش
مرا زهم پاشیده میکند
دلخورم زدست باد
که موهای ترا آشفته میکند
و دلگیر زدست توام
که بی هوا قدم میزنی
آن سنگ را
که به شادی پراندی
درونِ رودِ عمر من
سال ها ست که موج های آن
کرانه های مرا سست میکنند
زندگی ام
مثلِ قلب آن پرنده یست
که به روی زمین
آرامش بالای درخت را نیافت