تو
فکرنکردی
پس از تو
من واین شهر پرخاطره
باید چه کنیم
فکرنکردی
پس از تو
من واین شهر پرخاطره
باید چه کنیم
تورفتی
ولی هنوز
عطرگل های نارنج
دراین حوالی باقیست
هنوز حال من خوب است
مگر اینجا چقدربهشت است
که بامن
ازجهنمی میگویی
که با دوست داشتنت اتفاق می افتد
تو آن پنجره بازی
به سوی زندگی
ومن دری که هی باد
مرا بهم میکوبد
آرامم
مثل تکه ابری تنها
که به روی دریایی بارید
و دور شد